مهرداد زاهدیان: حقیقتا آدم خوش شانسی هستم
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۴۳۸۴۷
مراسم بزرگداشت مهرداد زاهدیان ۳۰ آذر ماه در چهارمین روز جشنواره «سینماحقیقت» در حالی برگزار شد که این فیلم ساز ابراز نگرانی کرد که مام وطن دستخوش سختی ها و رنج های فراوان است اما امیدوارم قله هایی که این بار را حمل می کنند، بتوانند ما را از این مسیر عبور دهند.
به گزارش ایسنا، مهرداد زاهدیان در تقدیرش گفت: حقیقتا آدم خوششانسی هستم زیرا من در حلقه دوستانی قرار گرفتم که معرفت و نگاه به زندگی، هنر و سینما را به من آموختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: اگر بخواهم به شکل کلانتر به ماجرا نگاه کنم کشورعزیز ما ایران به واسطه تنوع قومیتها و عادات و رسومی که دارد، همیشه نگرانی ازهمپاشیدن و گریز از مرکز وجود داشته است اما به رغم این ایران طی قرون متمادی توانسته است خودش را حفظ کند. این حفظ شدن روی شانه کسانی بوده که این بار را حمل کرده اند و محصول آن زبان بی نظیر فارسی است.
این کارگردان تصریح کرد: متاسفانه در موقعیت نگران کنندهای هستیم و به نظر میرسد که مام وطن دستخوش سختیها و رنجهای فراوان است و امیدوارم قلههایی که این بار را حمل میکنند، بتوانند ما را از این مسیر عبور دهند و ما این میراث را به نسلهای بعد خودمان منتقل کنیم.
این بزرگداشت آن طور که روابط عمومی مرکز گسترش گزارش داده است، با اجرای شهنام صفاجو آغاز شد و او عنوان کرد: خیلی خوشحالیم که شب یلدای خودتان را با خانواده سینمای مستند سپری میکنید و این برنامه در چنین شبی برگزار شد.
محمد حمیدیمقدم، دبیر جشنواره سینماحقیقت، طی سخنانی عنوان کرد: صحبت کردن و توصیف آقای زاهدیان بسیار برای من سخت است. شاید شرایط و قضا و قدر طوری رقم خورد که امروز مراسم بزرگداشت کسی را برگزاری میکنیم که من اولین آموزههای سینماییام را از ایشان یاد گرفتم.
او ادامه داد: در دهه شصت در انجمن سینمای جوانان همدان دوره فیلمسازی را آغاز کردیم و ما در آن سالها در دوره دبیرستان تحصیل میکردیم. در آن دوره واحدی به نام عکاسی داشتیم. در آن سالها جوانی رعنا و خوشتیپ که در دانشگاه هنرهای زیبای تهران درس خوانده بود استاد ما شد. ما نیز از اولین جلسات شیفته مهرداد زاهدیان شدیم. به واقع او نکات زیباییشناسی و ترکیببندی و... را به بچههای انجمن در آن دوره آموزش داد. من به خوبی آن دوره را به یاد دارم و به عنوان یک شاگرد هر آنچه که از ترکیببندی و کمپوزیسیون بلدم را مدیون مهرداد هستم.
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی تصریح کرد: مهرداد زاهدیان به دلیل اختلاف سنی کمی که با ما داشت بسیار با ما مانوس بود و با سخاوت تمام هر آنچه که بلد بود، در اختیار همه قرار می داد.
او افزود: آقای زاهدیان بدون هیچ بحثی ساعتها با فیلمسازان مرکز جلسه میگذاشتند و درباره آثار به مستندسازان مشاوره میدادند. این موضوع اکنون در شلوغی آدمها کم پیش میآید.
حمیدیمقدم تصریح کرد: مهراد زاهدیان در مستند هم یگانه است. سندنگاریهای آقای زاهدیان قابل احترام و مانند یک دوره آموزشی برای جوانان است.
او در پایان گفت: آقای زاهدیان امیدوارم مانند گذشته مانا و شاداب باشید و بتوانید دانشی را که دارید مانند همیشه در اختیار جوانان قرار دهید. به عنوان ادای دین یک شاگرد در حق استاد از همه حاضران خواهش میکنم که ایستاده ایشان را تشویق کنند.
در ادامه این مراسم فیلم کوتاهی از مهرداد زاهدیان پخش شد که آرین عطارپور ساخته بود.
کیفیت برای مهرداد زاهدیان مهم است
امیرشهاب رضویان دیگر سخنران این مراسم در سخنانی گفت: همدان ما شهر خیلی مهمی است و یکی از مهمترین چیزها این است که از اوایل دهه ۵۰ ما در این شهر سینمای آزاد داشتیم و فیلم ساختن در آنجا مبدل یه یک ارزش شد.
او ادامه داد: من سال ۵۶ با مهرداد در یک اردوی پیشاهنگی آشنا شدم. وقتی وارد سینمای آزاد شدیم سال ۵۹ جنگ تازه شروع شده بود. با هم فیلم میساختیم و سینما را کشف میکردیم بدون کتاب یا معلم و مکاشفاتمان را با هم در میان میگذاشتیم. سال ۶۲ مهرداد در رشته عکاسی وارد دانشگاه هنرهای زیبا شد و وقتی به همدان آمد از پدیده ای به نام کمپوزیسیون صحبت کرد که ما تا آن روز نشنیده بودیم.
رضویان گفت: گاهی برخی فیلمسازان آنقدر کار میکنند که به عقیده من میتوانیم کل فیلمهایشان را با مستند «میدان بیحصار» مهرداد زاهدیان عوض کنند زیرا او کیفی کار میکند.
این فیلمساز گفت: اکنون به دلیل حمایت نهادها تعداد زیادی فیلم تولید میشود یا بودجه ای نیست که فیلمسازان تحقیق کنند. اما فیلمهای مهرداد خوب هستند زیرا زحمت میکشد و کیفیت و حیثیت برایش مهم است. جذاب ترین ویژگی فیلمهای مهرداد این است که زمان میگذارد و تحقیق و پژوهش میکند.
رضویان در پایان گفت: آن پسرک مودبی که سال ۵۶ دیدم اکنون پس از گذشت چندین سال هنوز همان اندازه مودب و دوست و آقا است و خوشحالم که برادری به نام مهرداد زاهدیان دارم.
پسر مودبی که جامعه را خوب میشناسد
مسعود زندهروح کرمانی به عنوان دیگر سخنران این مراسم بیان کرد: ۵-۶ سال پیش هنگام رانندگی مهرداد زاهدیان پس از ۱۰ سال با من تماس گرفت و من واقعا شوکه شدم. آن ۲۰ دقیقهای که با هم صحبت کردیم بخش عمده ای از خاطرات ۲۰ تا ۳۰ سالگی را به یاد من آورد.
او ادامه داد: یک نسلی در این کشور پرورش پیدا کردند که خیلی سختی کشیدند و به عقیده من نسل دهه چهلیها خیلی بلا سرشان آمد ما نیز در همان سختی هرچیزی که میتوانستیم، میساختیم.
این هنرمند درباره زاهدیان گفت: مهرداد یک پسر مودب درجه یک است که وقتی حرف میزد من میگفتم تو نمیتوانی در جامعه بروی و عکس بگیری چون خیلی مودب هستی. ولی او اتفاقا خیلی خوب جامعه را میشناسد و خیلی خوب می تواند از جامعه کنار بکشد.
این عکاس در پایان بیان کرد: مهرداد فقط فیلمساز نیست؛ او یک مدیر هنری عالی است و چاپ را به بهترین شکل میشناسد. او یک طراح گرافیک درجه یک است و فیلمسازان، طراحان و انیماتورها زیادی را پرورش داده است.
میتوان به تصاویری که زاهدیان میسازد اعتماد کرد
اسکندر مختاری استاد دانشگاه و پژوهشگر در ابتدای سخنان خود گفت: من از دور با آقای زاهدیان آشنا بودم اما در جریان تبدیل یکی از فیلمهای ایشان به کتاب رابطه ما عمیقتر شد.
او ادامه داد: بحث سینمای مستند یک نوع توصیف است و این توصیف متکی بر شناخت است. هرچه این شناخت عمیقتر باشد این توصیف تاثیرگذارتر میشود. اگر مولف که در اینجا فیلمساز است عمیقتر با موضوع برخورد کند، دیدگاه توصیفی او تبدیل به دیدگاه توصیفی_تحلیلی میشود.
این پژوهشگر گفت: اگر بخواهد خودش را با موضوع درگیر کند در آن زمان ناچار است که رویکرد و دیدگاهی را در ذهن داشته باشد و این دیدگاه را در فیلم منعکس کند. در کارهای آقای زاهدیان این رویکرد وجود دارد. یعنی لایه پنهانی از قضاوت یک نفر از تاریخ وجود دارد. بنابراین کالبد شهر و اسناد تاریخی برای او بهانهای هستند تا بتواند رویکرد را که عبارتند از شرایط و تحولات اجتماعی، بیان کند.
مختاری در پایان تصریح کرد: تصویری که زاهدیان میسازد با ادعایی که دارد، تناسب دارند. از نظر من آقای زاهدیان مولفی هستند که به او میتوان اعتماد کرد. او مخاطب را گمراه نمیکند بنابراین به تمام کوششهای او در این سالها تعظیم میکنم.
شرایط را برای فیلمسازی مهرداد زاهدیان فراهم کنید
ارد عطارپور کارگردان و تهیهکننده یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود و گفت: من با آقای زاهدیان تعدادی کار مشترک داشتیم و اولین کاری که انجام دادیم فیلم «حلقههای گمشده» درباره تاریخ سینمای ایران بود.
او ادامه داد: فیلم بعدی ما فیلم «خاطرات روی شیشه» درباره تاریخ عکاسی در ایران بود و ما برای ساخت این فیلم بازهم با فقدان منابع روبهرو بودیم. فیلم «میدان بیحصار» سومین فیلم ما بود که در آنجا من با ویژگی خاص آقای زاهدیان یعنی پایداری در تحقیق برای یک اثر مواجه شدم. ایشان از زوایای مختلف به تحقیق نگاه میکردند و تحقیق و پژوهش برای آن فیلم حدودا ۱۴ ماه به طول انجامید.
این تهیهکننده تصریح کرد: من ۵ بار تلاش کردم که فیلمی درباره یک موضوع تاریخی یعنی غار کلماکره بسازم که هنوز موفق نشدهام. بارها تلاش کردیم درباره این غار اسرارآمیز پیش از تاریخ ایران فیلمی بسازیم، اما نشد.
ارد عطارپور در پایان تاکید کرد: اگر ما از کسی قدردانی میکنیم، چه خوب است که برایش فضایی فراهم کنیم تا فیلمی را که دوست دارد، با دست باز بسازد. امیدوارم این امکان برای مهرداد زاهدیان هم فراهم شود تا باز هم ما را با بخشهای دیگری از تاریخ معاصر کشورمان آشنا کند.
او مانند باران سخاوتمند است
سعید رشتیان تهیهکننده مستند عنوان کرد: دوستان دیگر از جنبههای هنری، خلاقه و اخلاقی او صحبت کردند و من قطعا مانند آنها نمیتوانم صحبت کنم. در این ایام که زمان بزرگداشتها است با خودم فکر میکنم که چقدر از نعمتهایی که داریم، غافل هستیم. عزیزانی مانند مهرداد زاهدیان مانند باران هستند که میبارند. خوشحالم که به موقع و به وقت از این عزیز قدردانی میکنید.
سیدحسین حقگو تصریح کرد: حدود ۲ دهه است که با آقای زاهدیان توفیق دوستی دارم. در دوران کرونا و بعد از آن در تولید مجموعه فیلمهای کارآفرینی مرکز مانند مستند خانواده خلج که بر آنها نظارت داشتیم. زاهدیان از همان تولیدات اولیه مسیر دشواری را در سینمای ایران طی کرده است. آقای زاهدیان مسیر مستندسازی را براساس شیوه پژوهش مستند از طریق منابع مختلف در دستورکار قرار میدهد.
مهرداد به زیبایی اهمیت میدهد
مسعود امینی تیرانی هم در این نشست عنوان کرد: مهرداد جان بیاندازه تو را دوست داریم و واقعا در این سالها غبطه خوردم که چرا نتوانستیم اندکی از کیفیت تو را در زندگی داشته باشیم. چند اتفاق باعث شد که من در سینما بمانم و یکی از آن اتفاقات دیدار و آشنایی با مهرداد زاهدایان بود. همای سعادت روی دوش من نشست که در یک اتفاقی با کسی برخورد کردم که مسیر زندگی ام را تعییر داد. چیزی که الان باید دنبال آن باشیم زیبایی است. ما با بحران زیبایی مواجه هستیم و مهراد کسی است که در آثارش به امر زیبا میپردازد.
در ادامه این مراسم نشان عالی «سینماحقیقت» به مهرداد زاهدیان تقدیم شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: شب یلدا موسسه هنرمندان پیشکسوت جشنواره سینما حقیقت مهرداد زاهدیان او ادامه سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۴۳۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمتهایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمیشود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی میگوید پیشنهادهای محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.
به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاههای اجرایی دولتی (دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانهای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند (هر چند آقای علمالهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتیها جریمههای بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمههای آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدمتان روی چشم برای فردی بیرونی به کار میرود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمیتواند به ایرانیان دیگر بگوید قدمتان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را میگیرد در حالی که هر چه افراد حریصتر و گرمتر و پرقدرتتر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصممتر میشوند و اگر در غرب خانوادهها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
هنگامی که مجری گفت، چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر میکنند برخی در آنها تشکیک میکنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمیگیرند.
این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانمها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار میگیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوقدانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد میشود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بیحجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین میبرد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی میشود؟
همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانمها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم میشود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.